love
love
 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان love و آدرس soltan-ghalbha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 شوهر مریم چند ماه بود که در بیمارستان بستری بود. بیشتر وقت ها در کما بود و گاهی چشمانش را باز می کرد و کمی هوشیار می شد. اما در تمام این مدت، مریم هر روز در کنار بسترش بود….


یک روزکه او دوباره هوشیاری اش را به دست آورد از مریم خواست که نزدیک تر بیاید.
مریم صندلی اش را به تخت چسباند و گوشش را نزدیک دهان شوهرش برد تا صدای او را بشنود… شوهر مریم که صدایش بسیار ضعیف بود در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود به آهستگی گفت: «تو در تمام لحظات بد زندگی در کنارم بوده ای.
وقتی که از کارم اخراج شدم تو کنار من نشسته بودی. وقتی که کسب و کارم را از دست دادم تو در کنارم بودی. وقتی خانه مان را از دست دادیم، باز هم تو پیشم بودی. الان هم که سلامتی ام به خطر افتاده باز تو مثل همیشه در کنارم هستی.

«می دونی چی می خوام بگم؟» مریم در حالی که لبخندی بر لب داشت، گفت: «چی می خوای بگی عزیزم؟»
شوهر مریم گفت: «فکر می کنم وجود تو برای من بدشانسی میاره!» در حالی که چشم های مریم از تعجب گرد شده بود شوهرش زد زیر خنده و گفت: «باور کردی نه؟»



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 14:34 ] [ saman ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 2632
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1