love
 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان love و آدرس soltan-ghalbha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس

 

[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:56 ] [ saman ]


امسال هم چون سالهای دیگر بهار با تمام زیبایی هایش عزم جزم کرده تا بیاید و مهمان خانه های ما ایرانیان شود. هرچند اینطور بنظر می رسد که بخاطر افزایش بی رویه قیمت ها و کاهش شدید قدرت خرید مردم دلها بیشتر از هر سال دیگری شور می‌زند و نگران‌ آمدن بهار است اما بهار می آید تا دلهایمان را بهاری کند به قلبهایمان آرامش ببخشد، نوید شادابی و سرزندگی دهد و نوروز بر تار روزگار خوش بنوازد ...

گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


بهار که می آید، دستان باد بوی شکوفه می دهد
جوانه های تک درخت باغچه، با نوازش نسیم جان می گیرند
آرام و آهسته
خدایا، رویش یک دانه تمام عظمت تو را فریاد می زند

گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


من یقین دارم بهار می آید
اما این را هم می دانم که او فقط بهانه ایست برای رویش!
دلی که بهاری باشد برای رویش از او اجازه نمی گیرد، هر جا باشد بهار را به آنجا می کشاند
بارها دیده ام بهار، به عادت تکرار، میهمان دلهایی شده تا بهانه رویش شود

گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس

بهار عاشق بود و زمین معشوق
عشق بی تابی می آورد و بهار بی تاب بود
زمین اما آرام و سنگین و صبور و بهار پرده از عاشقی برداشت
آن هنگام که رازش عظیم گشت و عشقش هویدا و جهان حیرت کرد

گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


برخیز که می‌رود زمستان
بگشای در سرای بستان

نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان

وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان

برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه می‌کند گل افشان

گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپيد
برگهای سبز بيد
عطر نرگس، رقص باد
نغمه و بانگ پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک ميرسد اينک بهار
خوش بحال روزگار …

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


منتظران بهار! بوی شکفتن رسید
مژده به گل‌ها برید، یار به گلشن رسید
لمعه مهر ازل، بر در و دیوار تافت
جام تجلی به دست، نور ز ایمن رسید
نامه و پیغام را رسم تکلف نماند
فکر عبارت کراست معنی روشن رسید
زین چمنستان کنون، بستن مژگان خطاست
آینه صیقل زنید دیده به دیدن رسید
بیدل از اسرار عشق، هیچ کس آگاه نیست
گاه گذشتن گذشت، وقت رسیدن رسید

گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس


بازم بهار می خواد بیاد
مهمون خونه ها بشه

می خواد یه کاری بکنه
لبها به خنده وا بشه

پروانه ها رو میاره
پر بزنن تو باغچه ها

صورت گل را ببوسن
حرف بزنن با باغچه ها

آدمها رو وا می داره
خونه تکونی بکنن

بلبلا ر ووا می داره
تا نغمه خونی بکنن

به ابر می گه بازم ببار
به روی هر شهر و دیار

بازم شکوفا می کنه
گلها رو توی سبزه زار

بهار میاد با یک سبد
پر از گلای رنگارنگ

روی لبات جا می ذاره
یه خنده ناز و قشنگ

گروه اینترنتی ایران لوکس


گروه اینترنتی ایران لوکس

 

[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:54 ] [ saman ]

 

 1-چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟

به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند

2- چرا مردها همیشه خوشحالند؟

 

 

چون آدم های بی خیال فقط می خندند

3- چرا روانکاوی مردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟

 

 
 
 

 

 
 
 

 

 
 

 زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد، مردها همان جا قرار دارند

 

 

 

4- اگر یک مرد و یک زن با هم از یک ساختمان 10 طبقه به پایین بیفتند کدامیک زودتر به زمین میرسد؟

 

 خانم، چرا که آقا راه را گم می کند

 

 

 

5- شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟

 

 
 
 شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید و هیچ چیز برای زمانی بیش از 60 ثانیه دوام نمی آورد

 

 

 

6- ورزش کنار دریای آقایون چیست؟

 هر موقع خانمی را در بیکینی می بینند شکم هایشان را تو می دهند

 

 

7- به یک مرد با نصف مغز چه می گویند؟

با استعداد

8- فرق بین نرخ اوراق بهادار با مردها در چیست؟

 

 
 
 نرخ اوراق بهادار رشد می کند

 

 

 

9- خدا بعد از خلق مرد ها چه گفت؟

 

 
 
 من می تونم کارمو بهتر از این انجام بدم

 

 

 

10- 2 دلیلی که مردها به مسائل کاری خود فکر نمی کنند

 

 
 
 1- فکری ندارند 2- کاری ندارند

 

 

 

11- در آمریکا به یک مرد باهوش و با استعداد چه می گویند؟

 

 توریست
 

 

 

12- اگر آقایون هم باردار می شدند آنوقت

 

 
 
 خدمات پزشکی در مغازه های خواروبار فروشی هم ارائه می شد

 

 

 

13- آیا شنیده اید که مردی مدال طلای المپیک را از آن خود ساخت؟

 

 
 
 او بعدا آنرا برنز رنگ کرد

 

 

 

14- یک وضعیت غیر قابل كنترل چیست؟

 

 
 
144 مرد در یک اتاق

 

 

 

15- برای درست کردن پاپ كُرن به چند مرد نیاز است؟

 

 3 تا، یک نفر ماهیتابه را بر روی گاز نگه میدارد و دو نفر دیگر گاز را تکان میدهند تا گرما به تمام سطح ماهیتابه برسد
 

 

 

16- آقایون لباس هایشان را چگونه دسته بندی می کنند؟

 

 \'\'کثیف\'\' و \'\' کثیف اما قابل پوشیدن\'\'
 

 

 

17- تنها یک مرد می تواند یک ماشین ارزان قیمت 2 میلیون تومانی بخرد و

 

 یک سیستم صوتی 4 میلیون تومانی بر روی آن نصب کند
 

 

 

18- زمان با ارزش مردها در کنار همسرانشان چگونه می گذرد؟

 

 ملافه را روی سرشان می کشند و می گویند \'\'تو خیلی نازی عزیزم\'\'
 

 

 

19- یک خانم 35 ساله به بچه دار شدن فکر می کند، یک مرد 35 ساله به چیزی فکر می کند؟

 

 به قرار گذاشتن با بچه ها
 

 

 

20- شما به مردی که همه چیز دارد چه میدهید؟

 

 زنی که به او نشان دهد چگونه می تواند از آنها استفاده کند
 

 

 

21- چرا عنکبوت های سیاه پس از جفت گیری، جفت خود را می کشند؟

 

 به این خاطر که می خواهند قبل از شروع خرخر جلوی آنرا بگیرند
 

 

 

22- چرا مردان تنها در نیمی از زندگی خود با بحران مواجه هستند؟

 

 زیرا آنها در تمام طول زندگی خود در دوران نوجوانی به سر می برند
 

 

 

23- آینده نگری یک مرد چگونه مشخص می شود؟

 

 به جای یک بطری 2 بطری مشروب بخرد
 

 

 

24- رفتن به بار مجردها چه فرقی با رفتن به سیرک دارد؟

 در سیرک كسی صحبت نمی کند
 

25- چرا مردها به دنبال خانمهایی هستند که هیچ گاه قصد ازدواج با آنها را ندارند؟

 به همان دلیلی که آدمها ماشینی را دنبال می کنند که هیچ گاه نمی توانند در آن رانندگی کنند
 

26- شما با مرد مجردی که تصور می کند بهترین هدیه خدا نصیب او شده چه می کنید؟

 او را مبادله می کنیم
 

27- چرا آقایون مجرد جذب خانم های با هوش می شوند؟

 دو چیز مخالف نسبت به هم کشش دارند
 

28- شباهت آقایون با ماشین چمن زنی در چیست؟

 

 هر دو خیلی سخت به کار می افتند، در هنگام کار سر و صدای زیاد ایجاد می کنند و حتی نیمی از وقت را هم نمی توانند به درستی کار کنند
 

 

 

29- فرق یک شوهر جدید با یک هاپوی جدید در چیس

 

 

بعد از یک سال هاپو هنوز هم از دیدن شما به هیجان می آید

 

 
 
 

30- نازکترین کتاب دنیا چه نام دارد؟

چیزهایی که مردان در مورد زنان می دانند.


بخندید تا دنیا به روتون بخنده
از الان به بعد اقایون بخندند


خانم ها مثل راديو هستند. هر چي مي خواهند مي گويند ولي هر چه بگو يي نمي شنوند.

 
خانم ها مثل شبكه اينترنت هستند، از هر موضوعي يك فايل اطلاعاتي دارند

 
خانم هامثل چسب دوقلو هستند، اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد, ديگر بايد سيم را بريد

 
خانم ها مثل موتور گازي هستند، پر سر و صدا, كم سرعت, كم طاقت

 
خانم ها مثل رعد و برق هستند، اول برق چشمهاشون مي رسه, بعد رعد صداشون

 
, ] [ 19:20 ] [ saman ]

 
شعر طنز اجتماعی از محمد جاوید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

پریشب همسرم با داد و فریاد
زجا بر خاست و آواز سرداد:

كه پیدا كرده ام گمگشته ام را
همانی را كه گم كردم فلان جا

همان كه بیست سال پیش لابد
كادو دادی به من روز تولد

همان كه بابت گم كردن آن
قسم خوردم برای تو به قرآن

همان كه بابتش با آه و زاری
زجیبت رفت ده تا یك هزاری

همان دُری كه صد تایش اگر بود
دل من با تو از غم بی خبر بود

خدا را شكر بعد از این همه سال
به ما بیچاره ها رو كرده اقبال

اگر فردا بری آن را به بازار
یقینن می دهندت پول بسیار

و یك میلیون و اندی پول رایج
رود در جیب تو بهر حوائج

شوی میلیونر از الطاف دولت
خدا را شكر از این ناز ونعمت

بگیر این سكه را ای مرد خوشبخت
كه تا گردد خیالت كاملن تخت

به خنده گفتمش كه خوش خیالی
تو هم مانند او حالی به حالی

برای روغن و گوشت و حبوبات
سه كیلو پسته، یك جعبه شكولات

برای روسری و كیف و شلوار
وآن چه هست مایحتاج سركار

گمانت سكه ی گمگشته كافی است؟
و یا این كه نه ،خیلی هم اضافی است؟!

به جان حضرت آقای "جاوید"
نكن در این قضیه هیچ تردید

كه ده تا از همین زرد قرشمال
اگر پیدا كنی باری به هر حال

ندارد ارزش آن ده هزاری
كه دادم بابتش با آه و زاری

بخوان یك فاتحه یا جزء قرآن
برای پول ملی از دل و جان

[ یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:, ] [ 19:27 ] [ saman ]

 گروه اینترنتی جوان پارسی | www.javaneparsi.com

غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن

دلت را بتکان

اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین

گروه اینترنتی جوان پارسی | www.javaneparsi.com

بگذار همانجا بماند

فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش

قاب کن و بزن به دیوار دلت ...

گروه اینترنتی جوان پارسی | www.javaneparsi.com

دلت را محکم تر اگر بتکانی

تمام کینه هایت هم می ریزد

و تمام آن غم های بزرگ

و همه حسرت ها و آرزوهایت ...
گروه اینترنتی جوان پارسی | www.Persian-Star.net

باز هم محکم تر از قبل بتکان

تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد
گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.javaneparsi.com

حالا آرام تر، آرام تر بتکان

تا خاطره هایت نیفتد

تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟

خاطره، خاطره است

باید باشد، باید بماند ...
گروه اینترنتی جوان پارسی | www.javaneparsi.com

کافی ست؟

نه، هنوز دلت خاک دارد

یک تکان دیگر بس است

تکاندی؟

دلت را ببین

چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟
گروه اینترنتی جوان پارسی | www.javaneparsi.com

حالا این دل جای "او"ست

دعوتش کن

این دل مال "او"ست...

همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا

گروه اینترنتی جوان پارسی | www.javaneparsi.com

و حالا تو ماندی و یک دل

یک دل و یک قاب تجربه

یک قاب تجربه و مشتی خاطره

مشتی خاطره و یک "او"...

گروه اینترنتی جوان پارسی | www.javaneparsi.com

خـانه تـکانی دلـت مبـارک

[ یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:, ] [ 19:19 ] [ saman ]

 
هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. 
 
 
 
 
 
 

وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟ 
هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده
فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟

هیزم شکن جواب داد: "نهفرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟ 
دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه". فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟ جواب داد: آرهفرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شدروزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آبفرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آرهفرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه " هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره

نکته اخلاقی
هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده

[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ] [ 19:27 ] [ saman ]

گروه اینترنتی ایران ناز ، www.irannaz.info


• خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!

• برای زندگی کردن دو راه وجود دارد. یکی اینکه گویی هیچ معجزه ای وجود ندارد و دیگری اینکه گویی همه چیز یک معجزه است.

• اگر میدانستید که افکارتان چقدر قدرتمند است، هیچگاه حتی برای یک بار دیگر هم منفی فکر نمی کردید!

• در یک رابطه بودن به معنای بوسیدن، قرار گذاشتن یا در دسترس بودن نیست. به معنای بودن با کسی است که شما را به گونه ای خوشحال کند که هیچ کس دیگری نتواند!

• فقط کسانی را در زندگیتان نیاز دارید که در زندگیشان نیازمند شما باشند.

• یک پسر میداند چیزی را که میخواهد چگونه بدست آورد و یک مرد میداند چیزی را که بدست آورده چگونه نگه دارد.

• ممکن است شاهزاده ام را پیدا کنم اما پـــدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند!

• هیچگاه نمی توانید یک اشتباه را دو بار مرتکب شوید چرا که بار دوم دیگر آن یک اشتباه نیست بلکه یک "انتخاب" است.

• به خودتان اجازه ندهید توسط این سه چیز تحت کنترل درآیید: گذشته تان، مردم و پول.

• ذهن فراموش می کند اما دل همیشه بخاطرش می ماند.

• هرگز برای کسی که شما را می آزارد گریه نکنید... در عوض لبخند بزنید و به او بگویید، ممنون بخاطر اینکه به من فرصتی دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم!

• همیشه دنبال افرادی که کمترین اهمیت را در زندگی به ما می دهند می دویم. چرا به این کار پایان ندهیم و اطرافمان را نگاه نکنیم تا ببینیم چه کسانی دنبال ما می دوند؟

• همه افراد به عنوان یک انسان قابل احترامند اما از هیچکس نباید بت ساخته شود.

• اگر کسی را ترک می کنید لااقل به وی علتش را توضیح دهید؛ چون اینکه ببیند لایق یک توضیح ساده هم نبوده، دردناک تر از خود ترک شدن است.

• کسانی که زندگی خود را وقف بدست آورن منافع مادی و ثروت کرده اند به شما خواهند گفت که احساس خوشبختی را در اموال خود نمی یابند. خوشبختی هرگز انعکاس ثروتهای مادی یک شخص نیست، بلکه انعکاس ثروتهای معنوی و احساسی او است.

• 6 کلید یک رابطه موفق: دوستی، آزادی، صداقت، اعتماد، درک و گفتگو.

• اگر خدا دعاهای شما را مستجاب کند، ایمانتان را افزایش داده، اگر با تاخیر مستجاب کند، صبرتان را زیاد کرده و اگر مستجاب نکند، چیز بهتری برایتان در نظر دارد.

• کلمات، قدرت آزار دادن شما را ندارند، مگر اینکه گوینده آن برایتان بسیار عزیز باشد.

• هرگاه آماده بودید عاشق شوید، نه هرگاه که تنها بودید.

• دردناک ترین محبتها آنهایی است که با ریا، تزویر و تظاهر آمیخته است و لذت بخشترین محبتها آنهایی هستند که در عین کوچک بودن با خلوص نیت و با بی آلایشی همراه است.

• فرار کردن از مشکلات فقط فاصله رسیدن به راه حل را افزایش می دهد. آسانترین راه برای گریختن از مشکلات حل کردن آنها است.

• انسان نمی تواند اقیانوسهای جدید را کشف کند مگر اینکه شجاعت از دست دادن دیدن ساحل را داشته باشد.

• یک فرد موفق کسی است که بتواند از آجرهایی که دیگران به طرفش پرتاب کرده اند، ساختمانی محکم بنا کند.

• اگر نتوانید به یک خانم احترام بگذارید، حق صحبت کردن با وی را از دست خواهید داد.

• وقتی کسی را می بخشید، شخصی که بیشترین منفعت را می برد، خود شما هستید.

• سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد.

• کلمات بیش از آنچه که شما تصور می کنید تاثیر گذارند. همیشه پیش از صحبت کردن فکر کنید.

• گفتن خداحافظ به کسی که نمی خواهید بگذارید برود واقعاً دردناک است، اما حتی دردناک تر این است که از کسی که هیچگاه قصد ماندن نداشته بخواهید بماند.

• وقتی به کسی بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید، در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت: شخصی برای زندگی یــــا درسی برای زندگی!

• همه مردم را "بعضی مواقع" می‌توان فریفت و بعضی از مردم را برای "همه عمر" ! لیکن نمیتوان همه مردم را برای همه عمر فریب داد.

• بی خردی اسارت بدنبال دارد و خرد موجب آزادی و رهایی است.

• اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و زنده نگه داشت.

• آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک میریزد، زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.

• کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی، نه حاشیه ای فراموش شدنی ...

• همه اشیاء دارای قیمت هستند و این تنها انسان است که دارای حرمت و منزلت است.

• گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است.

• کسی به فرجام زندگی آگاه نیست، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد.

• چراغ مایه دفع تاریکی است و بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است که از آن باید دوری جست.

• جهان تنها از کسی به نیکی یاد می کند، که به آبادانی کوشیده باشد.

• مردم به همان اندازه خوشبخت اند که خودشان تصمیم میگیرند.

• خوشبختی به سراغ کسی میرود که فرصت اندیشیدن در مورد بدبختی را نداشته باشد.

• دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی!

• دیروز چک باطله است و فردا چک وعده ای است. امروز است که تنها نقدینه شماست. آن را عاقلانه هزینه 

[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ] [ 19:1 ] [ saman ]


 
77
کوروش پس از بازگشت از شمال مدتی را در پاسارگاد در کنار همسرش کاساندان و فرزندانش سپری کرد و برای اتمام کارهای عمرانی پاسارگاد تلاش فراوانی کرد.کوروش کاساندان را بسیار دوست می داشت و همواره در تمامی جشن ها و مراسم او را همراه خود میبرد و در بیشتر امور زندگی از او مشورت می خواست. پنج فرزند داشت که دو تای آنها پسر و سه تا دختر بودند.دختران کوروش:آتوسا,مرئه,آرتیستون نام داشتند و پسرانش بردیا و کامبیز(کمبوجیه).فرزندان کوروش نیز مانند پدرشان به فرهنگ و هنر و صلح ودوستی علاقه ی بسیار داشتند و اخلاق نیکوی پدرشان را به ارث برده بودند.مثلا آتوسا به نقاشی و معماری علاقه ی بسیار داشت.
 
در همین ایام امرای بابل و رجال آن شهر با کوروش ارتباط پیدا کرده و خواستند که برای نجات آنها از چنگ ظلم بالتازار حاکم بابل دست به فتح بابل زند .بابل شهری بود در شرق ایران که یکی از استوارترین و محکمترین پایتختهای دنیا محسوب می شد.دیوارهای اطراف شهر از لحاظ استحکام و بلندی و طول و عرض از عجایب زمانه بود و محاصره بابل با این اوصاف سالها به طول می انجامید.بابل برای در امان ماندن از حمله ی دشمنان سدی بین دجله و فرات زده بود و در جوار رودهای مذکور خندق های عمیقی کنده بود تا سواره نظام دشمن در موقع جنگ به مشکل برخورد.رود فرات از وسط شهر بابل می گذشت.پلی بر روی فرات در بین شهر آن را به هم پیوند می داد.در یک طرف پل قصر سلطنتی و ابنیه و عمارات و باغ های معلق حیرت آور قرار داشت و در قسمت دیگر معبد بزرگ مقدس بل رب النوع بزرگ بابلی ها.
کاهنان بابل شخصی به نام نبونید را بر تخت نشاندند.نبونید میل عجیبی به آثار عتیقه داشت و کارش این بود که استوانه های معابد قدیمی را به وسیله ی حفریات بیرون آورد و بداند فلان معبد را چه کسی و در چه زمانی ساخته است.با این حال اهل مملکت داری نبود و زمام امور را به دست پسرش بالتازار سپرده بود.بالتازار جوانی فعال و پر شور بود.در معبد بل خدای بزرگ مردوک با ارتفاع دوازده ارش قرار داشت که داراری اعتبار و اهمیت و تقدس فراوان بود.نبونید با توجه به علاقه اش به آثار باستانی دیگر ملل مجسمه های ارباب خدایان دیگر را به بابل آورده بود که موجب ناراحتی و دو دستگی روحانیون بابل شده بود و از طرفی اسرای قوم یهود که از زمان بخت النصر(حدود هفتاد سال قبل) در اسارت  بردگی به سر می بردند همواره منتظر وقوع اتفاقی بودند که پیشگویان یهود وقوع آن را با احراز شرایطی قطعی می دانستند.
پیشگویان یهودی پیش بینی کرده بودند که که اگر اولا بابل شهری ثروتمند و آباد و بزرگ شود و ثانیا دشمنان داخلی و اسرای ناراضی در بابل باشند و ثالثا پادشاه بابل خوشگذران هوسران و بی لیاقت شود شهر بابل سقوط خواهد کرد و اسرا همگی آزاد خواهند شد و تمدن بابل منقرض خواهد شد.بدین ترتیب تمامی اسباب و شرایط پیشگویان در زمان بالتازار ایجاد شد و بالاخره بشارتی که پیامبران و پیشگویان میدادند بوقوع پیوست و کوروش در بهار سال ۵۳۹قبل از میلاد با فراهم کردن سپاه و تدارکاتی عظیم راهی بابل شد و از رود دجله گذشت. کوروش در راه بابل به رود گیندس(کرخه ی امروزی) رسید.
در آنجا یکی از اسب های خود را به آب زد تا از آن عبور کند اما شدت آب به حدی بود که اسب را با خود برد.کوروش همانجا قسم خورد سطح آب را به حدی پایین آورد که حتی یک زن بدون اینکه حتی زانوانش خیس شود بتواند از رود عبور کند.بنابراین به سپاهیان  دستور داده شد تا سی و شش نهر و مجرای فرعی در کنار رود بکنند تا آب رودخانه به درون آنها برود و از شدت فشار آب کاسته شود.این کار شش ماه به طول انجامید و تمام تابستان صرف این کار شد.کوروش به شهر نزدیک شد و با بابلیان جنگید اما بابلیان خیلی زود شکست خوردند و به داخل قلعه پناه بردند.کوروش شهر را محاصره کرد اما بابلیان اعتنایی نکردند زیرا آذوقه ی چند سال را در انبارهایشان ذخیره کرده بودند.نبونید مطمئن بود که ایرانیان نمی توانند مدت زیادی را در پشت دیوارهای شهر سپری کنند و به زودی به زانو در خواهند آمد و به کشورشان باز خواهند گشت.در بیرون شهر سپاهیان ایران در حال کندن دالان های زیر زمینی بودندو در اطراف رود حفاریهایی کردند اما بابلیان به حکمت کار ایرانیان پی نبردند و آنها را مسخره می کردند.یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شدند دیدند که هیچ کس بیرون شهر نیست وگمان کردند که ایرانیها خسته شده و رفته اند.
 
 
کمی از صبح می گذشت.بالتازار در قصر خود ضیافت بزرگی ترتیب داده بود و در آن مجلس ایرانیان را  مسخره می کردند.بالتازار وقتی شراب نوشید و مست شد شروع به پرستش بت ها کرد همگی درباریان او نیز در حین مستی این کار را انجام دادند.در همان حال پرستش بت ها خداوند یکتای عالم اراده کرد و معجزه ای بوقوع پیوست که همگان را متعجب کرد:ناگهان انگشتان دستی بیرون آمد و در برابر شمعدان بر گچ دیوار قصر چنین نوشت:
((منه-ثکل-فرس(Nane-thecel-phares)))
پادشاه کف دست را که می نوشت دید وبسیار ترسید و مظطرب شد و لرزه بر زانوانش افتاد.پس به سرعت کاهنان و حکیمان و را فراخواند به آنها گفت هر که این نوشته را بخواند و آن را تفسیر کند به او ثروتی عظیم خواهم داد و او را حاکم سوم مملکت خواهم کرد.ولی هیچ کدام از حکیمان و جادوگران نتوانستند نوشته را بخوانند یا تفسیرش کنند.اما ملکه ی بابل به بالتازار گفت من شخصی را در این شهر میشناسم که  حکیم دانا و با هوشی است و علم تعبیر خواب دارد و گره از عقده ها و معماها می گشاید و رئیس تمام جادوگران,حکیمان و منجمان است.نام او دانیال نبی(ع) است.آنگاه دانیال را فرا خواندند و تفسیر نوشته را از او خواستند.دانیال پیامبر فرمود:تفسیر کلام این است:((خداوند سلطنت تو را شمرده و آن را به انتها رسانیده است.))
اما بالتازار این کلام را خرافه و توهم و سحر و جادو دانست و جدی نگرفت.هنوز دقایقی از پیشگویی دانیال نگذشته بود که خبر عجیب و غیر منتظره ای در شهر پیچید و این خبر به سرعت به بالتازار رسید.خبر این بود:((بابل تسخیر شد)).ماجرا از این قرار بود که ایرانیان با انحراف رود فرات و پایین آوردن آب آن از مجرای ورودی که آب به شهر می رفت داخل شهر شده بودند و از غفلت بابلیان استفاده کرده و شهر را تسخیر کرده بودند.همگان در جشن مات و مبهوت شدند.کوروش به همراه گوبریاس فرمانده ی نظامی اش و سپاهیان وارد جشن و ضیافت شدند و با گارد پادشاه درگیر شده و آنها را شکست دادند.بالتازار با گوبریاس فرمانده ی دلاور سپاه جنگید و کشته شد.بدین ترتیب بابل با آن همه قدرت مادی و معنوی به راحتی و بدون جنگ و خونریزی اما با سیاست و کیاست و زیرکی ایرانیان تسخیر شد.کوروش پس از فتح بابل به معابد بابل رفت و خدای یکتا را پرستید و شکر کرد.
نخستین تصمیم سیاسی کوروش سپردن حکومت به گوبریاس بود.سپس به کاتبانش دستور داد تا بر لوحه های سفالین اصول سیاست مذهبی او را بنویسند و بدین ترتیب(( اولین منشور جهانی حقوق بشر)) توسط کوروش کبیر بیان شد. در واقع کوروش با این کار حقوق از دست رفته ی بشر را باز پس گرفت و استیفا کرد.متن کتیبه ی کوروش بدین شرح بود:
 
 
 
((منم کـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَکَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ … نوه کورش، شاه بزرگ … نبیره چیش‌پیش، شاه بزرگ …
آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک خدای بزرگ دل‌های پاک مردم بابـل را متوجه من کرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم.
من برده‌داری را بر‌انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
مَـردوک خدای بزرگ از کردار من خشنود شد … او برکت و مهربانی‌اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …
من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم.
 
همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم و خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. همچنین پیکره خدایان سومر و اَکَـد را که نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوک خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم. بشود که دل‌ها شاد گردد.
خدایانی که آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین‌شان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند. بشود که سخنان پر برکت و نیکخواهانه برایم بیابند. بشود که آنان به خدای من مَردوک بگویند: ‘‘ به کورش شاه، پادشاهی که ترا گرامی می‌دارد و پسرش کمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’
من برای همه مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم))
 
 
بدین ترتیب کوروش عدالت راستین را در دنیا برقرار کرد و اینگونه زمین در ۲۵۰۰ سال پیش به بندگان صالح خداوند به ارث رسید.بعد از فتح بابل کوروش به اکباتان بازگشت و به نبونید آسیبی وارد نیاورد وبه او احترام زیادی گذاشت و او را به کرمان فرستاد و بعد از اینکه نبونید در سال ۵۳۸ در گذشت برای او عزای عمومی اعلام کرد و مراسم عزای پرشکوهی برایش برگزار کرد.گوبریاس نیز پس از آنکه مدتی در بابل حکومت کرد در گذشت و کوروش یک بابلی را به حکومت گماشت.کوروش برای گوبریاس مراسم گرامیداشت پرشکوهی برگزار کرد.
کوروش همچنین فرمان داد تا اسرای یهود به کشورشان باز گردند و دستور به بازسازی اورشلیم(محل اصلی سکونت یهودیان)داد. بدینطریق پس از هفتاد سال دوران بندگی یهود پایان پذیرفته و اورشلیم از نو آباد گردید.یهود عقیده دارد که آنچه واقع شد مصداق همان پیشگوئی هایی است که یشیعاه صدوشصت سال پیش و یرمیاه شصت سال قبل وقوع آنرا خبر داده بودند.کوروش پس از فتح بابل کلیه اموال و اثاثیه معابد را که توسط بختنصر (پادشاه قبل از نبونید در بابل) ضمن خرابی معبد مقدس اورشلیم به غارت رفته بود به یهود بازگرداند.کوروش پس از فتح بابل در سایر کشورها اعلام داشت که خداوند  تمام کشورهای دنیا را بدست من سپرد و فرمان داد تا برای پرستش او معبد مقدس را در اورشلیم بپا سازم.خلاصه پس از فتح بابل یهود از اسارت و بندگی آزاد شد و کوروش و دیگر پادشاهان هخامنشی در ساخت و اتمام معبدو یاری یهود اهتمام داشتند.
 
قسمتی از نوشته های منظومه بابلی که نگاشته شده توسط کاهنان بابل است بدین شرح می باشد:
((در ماه نیسان در یازدهمین روز که خدای بزرگ بر تختش جلوس داشت… کوروش به خاطر باشندگان بابل امان همگانی اعلام کرد…. او دستور داد ویرانیها را بازسازی کنند. و برای اینکار خودش پیشقدم شد و بیل و کلنگ و سطل آب برداشت و شروع به بازسازی دیوار شهر کرد.
مجسمه های خدایان بابل اعم از زن خدا یا مرد خدا را به جاهای خودشان بازگرداند…
درهای زندانها را گشود… و به کسانی که در اثر فشارها در محاصره بودند آزادی داد.))

 

[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ] [ 18:51 ] [ saman ]

 از دوستان عزیز خواهشمندم که حرف دلشون رو بنوسند تا داخل وبلاگ بذارم ممنونم

[ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, ] [ 19:33 ] [ saman ]

 خدا جان , حرفهایم را توی نیم ساعت باید براتان بنویسم

خودتان میبینید که برای پیدا کردن هر کدام از حرف ها روی این صفه کلید چقدر عرق میریزم

خداجان , از وقتی پسر همسایه پولدارمان به من گفت که شما یک ایمیل داری که هر روز چکش میکنید هم خوشحال شدم , هم ناراحت

خوشحال به خاطر اینکه می توانم درد دلم را بنویسم 

و ناراحت از اینکه ما که توی خانه مان کامپیوتر نداریم

ما توی خانه مان دو تا اتاق داریم 

یک اتاق مال آقا جان و ننه مان است 

یکی هم مال من و حسن و هادی و حسین و زهرا و فاطمه و ننه بزرگ 

دو تا پشتی نو داریم که اکبر آقا بزاز , خواستگار زهرا برامان آورده

یک کمد که همه چیزمان همان توست

آشپزخانه مان هم توی حیاط است و آقاجان تازه با آجر ساختتش

ما هم مجبوریم برای اینکه برای شما ایمیل بزنیم دو هفته بریم پیش رضا ترمزی کار کنیم تا بتونیم پول یک ساعت کافی نت را در بیاریم

خداجان , جان هرکی دوست دارید زود به زود ایمیل هاتان را چک کنید و جواب ما را بدهید

ما چیز زیادی نمی خواهیم

خدا جان , آقاجانمان سه هفته است هر دو تا کلیه اشان از کار افتاده و افتاده توی خانه

خیلی چیز بدیست 

خداجان , ما عکس کلیه را توی کتاب زیستمان دیده ایم , اندازه لوبیاست , شکم اقاجان ما هم مثل نان بربری صاف است , برای شما که کاری ندارد ,

اگر می شود , یک دانه کلیه برایمان بفرستید , 

ما آقاجانمان را خیلی دوست داریم , خدا جان

الان بغض توی گلومان است , ولی حواسمان هست که این آدم های توی کافی نت که همه شیک و پیکن , نوشته های مارا دزدکی نخوانند ,

چون می دانم حسابی به ما می خندند و مسخره مان می کنند 

خدا جان , اگر می شود یک کاری بکن این اکبر آقا بزاز بمیرد , آبجی زهرامان از اکبر آقا بدش می آید 

اما ننه می گوید اگر اکبر آقا شوهر زهرامان بشود وضعمان بهتر می شود 

خداجان اکبر آقا چهل سال دارد و تا حالا دو تا زنش مرده اند , آبجی زهرامان فقط سیزده سال دارد خداجان

الان نیم ساعت و هفت دقیقه است که دارم یکی یکی این حرف ها ی روی صفه کلید را پیدا می کنم

خداجان اگر پول داشتم هر روز برای شما ایمیل می زدم 

خوش به حال آدم پولدارها که هم هر روز برایت ایمیل می زنند 

تازه همایون پسر همسایه پولدارمان می گفت با شما چت هم کرده است .

خوش به حالش 

خداجان , اگر کاری کنید که حال آقاجانمان خوب شود خیلی خوب می شود 

چون قول داده اگر حالش خوب شود برود سر گذر کار پیدا کند و بعد که پول گیرش آمد یک دوش بخرد بذارد توی مستراح

خداجان , ننه بزرگ از این کار که حمام توی مستراح باشد بدش می آید ولی آقاجان می گوید حمام خانه پولدار ها هم توی مستراحشان است

خدا جان ننه بزرگ ما خیلی مواظب نجس پاکی است و گفته است هرگز به این حمام اینجوری نمی رود

ولی خداجان راستش من وقتی خیلی از حمام رفتنم می گذرد بدنم بوی بد می گیرد و همکلاسی هایم بد نگاهم می کنند

راستی خدا جان , چه خوب شد که به ما تلویزیون ندادی ,

یکبار که از جلوی مغازه رد می شدم دیدم که آدم های توی تلویزیون چه غذاهای خوشگلی می خورند , 

حتما خوشمزه هم هست , نه ؟

تا سه روز نان و ماست اصلا به دهانم مزه نمی کرد 

بعضی وقتها , ننه که از رختشویی برمی گردد با خودش پلو می آورد.

خیلی خوشمزه است خداجان , ننه می گوید این برکت خداست , دستت درد نکند , 

راستی خداجان , شما هم حتما خیلی پولدارید که خانه تان را توی آسمان ساخته اید , تازه من عکس خانه ییلاقیتان را هم دیده ام

همان که روی زمین است و یک پارچه سیاه رویش کشیده اید , 

خیلی بزرگ است ها , تازه آنهمه مهمان هم دارید , حق هم دارید که روی زمین نیایید , چون پذیرایی از آنهمه آدم خیلی سخت است 

ما اصلا خانه مان مهمان نمی آید , چون ما اصلا کسی را نداریم 

ولی آقاجانمان می گوید اگر کسی بیاید ساعتش را می فروشد و میوه و شیرینی می خرد

ما مهمانی هم نمی رویم , چون ننه می گوید بد است یک گله آدم برود مهمانی 

خدا جان وقت دارد تمام می شود , اگر بیشتر پول داشتم می ماندم و باز برایتان می نوشتم 

ولی قول می دهم دو هفته دیگر که مزدم را گرفتم باز بیایم و برایتان ایمیل بفرستم

خدا جان به خاطر اینکه درسهایم خوب است از شما تشکر می کنم

تازه به خاطر اینکه ما توی خانه مان همه همدیگر را دوست داریم هم دستت را می بوسم

من می دانم که آدم های پولدار همه شان خودکشی می کنند , ولی من هیچوقت خودم را نمی کشم

تازه خداجان , من آدم هایی را می شناسم که حتی اسم کامپیوتر را نشنیدند بیچاره ها ,

شاید از آنها هم دفعه بعد برایت نوشتم 

خداجان , نامه من را فقط خودت بخوان و به کسی نشان نده 

صبر کن ...

آخ جان , پنجاه تومن دیگر هم دارم. 

خدا جان جوابم را بده ,

فقط تو را به خدا , به خارجی برایمان ننویسید ,

چون ما زبانمان خوب نیست هنوز 

آخ , راستی خدا جان یادم رفت , حسن مان دارد دنبال کار می گردد , یک کاری بی زحمت برایش جور کنید 

هادی هم آبله مرغان گرفته است , اگر برایتان زحمتی نیست زودتر خوبش کنید 

حسین هم وقتی ننه می رود رختشویی همش گریه می کند , 

آبجی فاطمه مان هم چشمانش ضعیف شده ولی رویش نمی شود به آقاجان بگوید , چون می گوید پول عینک خیلی زیاد است

اگر می شود چشان ابجیمان را هم خوب کنید

خب .. وقت تمام است دیگر , پدرمان در آمد 

خداجان مهربان , 

اگر زیاد چیزی خواستیم معذرت می خوام , هنوز خیلی چیزها هست ولی رویمان نشد 

دست مهربانتان را از دور می بوسم 

راستی خدا جان , ننه بزرگ آرزو دارد برود مشهد پابوس امام رضا , یک کاری برایش بکنید بی زحمت 

باز هم دست و پایتان را می بوسم 

منتظر جواب و کلیه می مانم 

دستتان درد نکند

بنده کوچک شما , مجید 

...

خواست دکمه سند را بزند

دستش عرق کرده بود و چشمش سیاهی می رفت

یهو کامپیوتر خاموش شد

خشکش زد



صدایی از پشت سرش گفت :

- اون سیستم ویروسیه , نگران نباش , الان دوباره میاد بال

اسکناس های مچاله , توی عرق کف دستش خیس شد

دیگه وقتی برای دوباره نوشتن نبود

یه قطره اشک از گوشه چشمش غلطید روی گونه اش

بلند شد

پول رو داد و از کافی نت زد بیرون

توی راه خودشو دلداری می داد 

- دوهفته دیگه باز میام ...

- باز میام ... 

[ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, ] [ 19:30 ] [ saman ]

 یک روز آموزگار از دانش‌آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می‌توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می‌کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف‌های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می‌دانند.

در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست‌شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپه رسیدند درجا میخکوب شدند.

یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرأت کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست‌شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه‌های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می‌دانید آن مرد در لحظه‌های آخر زندگی‌اش چه فریاد می‌زد؟ بچه‌ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم، تو بهترین مونسم بودی. از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.»

قطره‌های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست‌شناسان می‌دانند ببر فقط به کسی حمله می‌کند که حرکتی انجام می‌دهد و یا فرار می‌کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک، با فدا کردن جانش پیش‌مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه‌ترین و بی‌ریاترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.

[ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, ] [ 19:27 ] [ saman ]

http://upload.iranvij.ir/images_dey91/11525818429701872368.jpg

 



در محل کار لبخند بزنید و به هر کس که می‌بینید بگویید صبح بخیر
بله به تمام کسانی که از کنار شما رد می‌شوند
لبخند بزنید و سلام و صبح بخیر بگویید
حتی اگر لبخندتان در ابتدا مصنوعی باشد
به زودی طبیعی می‌شود

http://upload.iranvij.ir/images_dey91/37103829086103231477.jpg

لبخند زدن، مسری است و شما می‌توانید با یک لبخند ساده
آن را به تمام دوستان و همکاران خود سرایت دهید
و نشاط و روحیه را به آنها هم هدیه کنید

http://upload.iranvij.ir/images_dey91/87687684318589686056.jpg

بیشتر ما کودکی‌هایمان را به خاطر داریم
شاد بودیم و پُر انرژی
امّا گویا هر چه جلوتر می‌رویم
بیشتر در باتلاق مشکلات گرفتار می‌شویم
و فراموش می‌کنیم که با فرو رفتن در این باتلاق
نشاط و شادی کودکی‌مان از دست می‌ رود

http://upload.iranvij.ir/images_dey91/58932390334271480330.jpg

قدرت حرکت ما و در حقیقت دو بال پرواز و اوج ما
یکی با نشاط و شادابی است
و دیگری امید به اوج و رسیدن به آبی بیکران

http://upload.iranvij.ir/images_dey91/64154743295576863357.jpg

تا می‌توانید از بعضی افسانه‌های پوچ و تخیلات رویایی چشم بپوشانید
و آنها را به حال خودشان بگذارید
اگر شما در هر لحظه برای یک چیز ارزشمند زندگی می‌کنید، قطعا در زندگی هدف دارید
بنابراین شما شخص باهوش و روشنفکری هستید
این طبیعی است که در زندگی
هر کس حتما به مسئله‌ای برخورد خواهد کرد

http://upload.iranvij.ir/images_dey91/37061738984450613080.jpg

امّا حل کردن مسئله یک عامل مؤثر در شادکامی شماست
ولی هرگاه آن مسئله خارج از قدرت و توانایی شما بود
انگیزه شاد زیستن را انتخاب کنید

http://upload.iranvij.ir/images_dey91/80947619356883971774.jpg

از غم و انزوا دوری کنید
و با خود تکرار کنید که با یک مسئله روبرو هستید
نه یک مشکل
و مسئله قابل حل است

http://upload.iranvij.ir/images_dey91/10262841000106274513.jpg

آرام و شاد باشید
آنگاه خواهید دید که چه معجزه ‌آسا راه ‌حل ها برایتان روشن خواهد شد
از کسب آرامش و شادی غافل نشوید

گروه اینترنتی ایران لوکس

[ شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, ] [ 18:52 ] [ saman ]

گروه اینترنتی ایران ناز ، www.irannaz.info

آیا میدانستید که آمازون نیمی از اکسیژن جهان را تولید میکند ؟

آیا میدانستید که زنبور از بوی عرق بدش می آید و به کسی که بدنش بو بدهد یا عطر زده باشد حمله می کند ؟

آیا میدانستید که چین بیشتر از هر کشوری همسایه دارد، چین با ۱۳ کشور هم مرز است ؟

آیا میدانستید که مادر و همسر گراهام بل، مخترع تلفن، هر دو ناشنوا بودند ؟

آیا میدانستید که نعناع سکسکه و تنگی نفس را شفا می دهد ؟

آیا میدانستید که زمین با سرعتی معادل صدوهشتاد هزار کیلومتر در ساعت دور خورشید می چرخد ؟

آیا میدانستید که خوردن یک سیب اول صبح، بیشتر از قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی می شود ؟

آیا میدانستید که موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند ؟

آیا میدانستید که برای جلوگیری از جوانه زدن سیب زمینی باید درون سبد آن یک عدد سیب قرار دهید ؟

آیا میدانستید که مارها ناشنوا هستند و احساس آنها از محیط اطرافشان بر اساس ارتعاشاتی است که از زمین دریافت میکنند ؟

آیا میدانستید که فنلاند بهترین آب نوشیدنی و هندوستان بدترین آب نوشیدنی را دارد ؟

آیا میدانستید که نوزاد بیش از ۳۰۰ استخوان دارد که با رشد بعضی از آنها به یکدیگر جوش می خورند ؟

آیا میدانستید که لایه بیرونی پوست انسان هر ۲ هفته یکبار با سلول های جدید تعویض میشود ؟

آیا میدانستید که کتاب رکوردهای گینس، رکورددار دزیده شدن از کتابخانه های عمومی است ؟

آیا میدانستید که بدن انسان قادر است در ظرف یک ساعت دو لیتر عرق تولید کند ؟

آیا میدانستید که با چشم غیرمجهز به دوربین یا تلسکوپ، شش هزار ستاره را در آسمان می توان مشاهده کرد ؟

آیا میدانستید که شکلات بر عصب و قلب سگ تاثیر بدی دارد، با کمی شکلات می توان یک سگ را کشت ؟

آیا میدانستید که یک قطره الکل، عقرب را دیوانه می کند و سبب می شود خودش را نیش بزند و بکشد ؟

آیا میدانستید که مایع موجود در نارگیل نارس را می توان به جای پلاسمای خون استفاده کرد ؟

آیا میدانستید که درخت بلوط تا قبل از پنجاه سالگی میوه نمی دهد ؟

آیا میدانستید که بنای برج دوقولوی تجارت جهانی نیویورک به دست ۲ ایرانی بنا شد ؟

آیا میدانستید که نیکوتین سیگار به سرعت جذب خون می شود و در مدت سی ثانیه به مغز می رسد و بر سلول های عصبی اثر می گذارد ؟

آیا میدانستید که علت شناور شدن یخ روی آب این است که مولکول آب در حالت یخ زده جای بیشتری می گیرد؛ بدین علت، آب یخ زده سبک تر از آب جاری است ؟

آیا میدانستید که سمورهای دریایی هنگام خوابیدن دستهای هم را می گیرند تا همدیگر را گم نکنند ؟

آیا میدانستید که پنیر پفک اغلب پنیر تلخ(پنیر فاسد) و گندیده تاریخ مصرف گذشته می باشد ؟

آیا میدانستید که بهترین روغن، روغن حیوانی است. روغن کنجد و زیتون هم بهترین روغن گیاهیست ؟

آیا میدانستید که بهترین نان، نانهای سبوس دار است مثل نان سنگک ؟

آیا میدانستید که گربه ها معمولا ۶۶٪ از عمر خود را صرف خواب میکنند ؟

آیا میدانستید که توپ گلف به طور متوسط دارای ۳۳۶ فرورفتگی است ؟

آیا میدانستید که آب گرم سریعتر از آب سرد یخ میزند ؟

آیا میدانستید که به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می ترسند تا از مرگ ؟

آیا میدانستید که حلزون می تواند سه سال بخوابد ؟

آیا میدانستید که اگر جمعیت چین در یک صف مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ وقت تمام نخواهد شد ؟

آیا میدانستید که ملت آمریکا بطور میانگین روزانه ۷۳ هزار مترمربع پیتزا می خورند ؟

آیا میدانستید که چشم های شترمرغ از مغزش بزرگتر است ؟

آیا میدانستید که پروانه ها با پاهایشان می چشند ؟

آیا میدانستید که گربه ها می توانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند. در حالیکه سگ ها کمتر از ده صدا ؟

آیا میدانستید که تعداد چینی هایی که انگلیسی بلدند از تعداد آمریکایی هایی که انگلیسی بلدند بیشتر است ؟

آیا میدانستید که فیل ها تنها حیواناتی هستند که نمی توانند بپرند ؟

آیا میدانستید که هربار که یک تمبر را زبان می زنید، ۱/۱۰ کالری انرژی مصرف می کنید ؟

آیا میدانستید که تمام خرس های قطبی، چپ دست هستند ؟

آیا میدانستید که هر تکه کاغذ را نمی توان بیش از ۹ بار تا کرد ؟

آیا میدانستید که در تایوان بشقابهای گندمی درست میشود و افراد بعد از خوردن غذا بشقابهایشان را هم میخورند ؟

آیا میدانستید که گوش و بینی در تمام طول عمر انسان در حال رشد می باشند و بزرگتر می شوند ؟

آیا میدانستید که آب دریا بهترین ماسک زیبایی پوست میباشد ؟

آیا میدانستید که اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند ؟

آیا میدانستید که بزرگترین دریای دنیا دریای مدیترانه است و عمیق ترین نقطه آن به ۴۳۳۰متر میرسد ؟

آیا میدانستید که فقط پشه ماده نیش میزند و از پروتین خون مکیده شده جهت تخم گذاری استفاده میکند ؟

آیا میدانستید که هر چشم مگس دارای ۱۰ هزار عدسی است ؟

آیا میدانستید که مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر است ؟

آیا میدانستید که جمعیت میمونهای هند بالغ بر ۵۰ میلیون است ؟

آیا میدانستید که یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم کافی برای کشتن ۲۲۰۰ انسان در اختیار دارد ؟

آیا میدانستید که آب دریا بهترین ماسک برای صورت انسان است ؟

آیا میدانستید که قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد ؟

آیا میدانستید که قویترین ماهیچه و سریع ترین عضله بدن انسان زبان اوست ؟

آیا میدانستید که بیشترین سر دردهای معمولی از كم نوشیدن آب می باشد ؟

آیا میدانستید که بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟

آیا میدانستید که تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟

آیا میدانستید که مراکز چشایی پروانه روی پاهایش قرار دارد ؟

آیا میدانستید که جراحی چشم یکی از پیشرفت های چشمگیر در طب باستان به شمار می رود ؟

آیا میدانستید که دویست میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از آنها است ؟

آیا میدانستید که دکتر حسابی تنها دانشجوی ایرانی انیشتین بود ؟

آیا میدانستید که خورشید در مدار کهکشان شیری با سرعت 900000 کیلومتر در ساعت حرکت میکند ؟

آیا میدانستید که کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود ؟

آیا میدانستید که داوینچی همزمان با یك دست می نوشت و با یك دست نقاشی می كرد ؟

آیا میدانستید که خوكها به لحاظ فیزیك بدنی، قادر به دیدن آسمان نیستند ؟

آیا میدانستید که مورچه ها همیشه به سمت راست بدن خود حرکت می کنند ؟

آیا میدانستید که مرد در قیاس با زن مى‌تواند حروف ریزترى را بخواند ولی شنوایى زن بهتر از مرد است ؟

آیا میدانستید که خورشید کوچکترین ستاره دنیا است ؟

آیا میدانستید که فرشته ها با سرعت نور حرکت میکنند و زمان بر آنها کند میشود ؟

آیا میدانستید که دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مصرف مواد قندی در پوسیدگی دندانهای کودکان نقش دارد ؟

آیا میدانستید که لاکپشت در بین جانوران جهان، طولانی ترین عمر را دارد و ممکن است تا 150 سال عمر کند ؟

آیا میدانستید که خورشید روزانه معادل صد و بیست و شش هزار میلیارد اسب بخار انرژی به زمین می‌فرستد ؟

[ شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, ] [ 18:48 ] [ saman ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 38
بازدید کل : 2366
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1